Date Range
Date Range
Date Range
Deviant since Oct 20, 2007. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange. You can edit widgets to customize them.
Forgot Password or Username? Deviant for 9 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange.
Forgot Password or Username? Deviant for 9 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets.
Forgot Password or Username? Deviant for 9 Years. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange.
Forgot Password or Username? Deviant for 10 Years. This is the place where you can personalize your profile! Window.
Forgot Password or Username? Birdman from This Week in Geek. Birdman from This Week in Geek.
Forgot Password or Username? Deviant for 12 Years. This is the place where you can personalize your profile! Favour.
Forgot Password or Username? Deviant for 11 Years. This is the place where you can personalize your profile! Window.
This is the place where you can personalize your profile! You can drag and drop to rearrange.
که پرچم هم نمی تواند. شاید انارهای ساوه ترکیده اند. یا پرتقال های خونی بم. و تو در سرخی اش. در آسمان داغ می شود. وقطارها را منتظر نمی گذارم. آنقدر سگ را می دوانم. تا پولم از نان بالا برود. وماه که شیفتش را تحویل می گیرد. با بوق سگم از خواب می پرد. و دیگر برایم فرقی نمی کند.
دختری ساختی از حرص و حسد معجونا. کز دو رنگی بزند طعنه به بوقلمونا. پول از دور نشانش بدهی می آید. تا که در کسوت لیلی بشود مجنونا. بس لطیف است ولی حیف که حورش خوانند. وای از آن دم که در او خ لط شود هورمونا. از سپیدی به سیاهی بکشد روزت را. صبح تا شب چو شود حالت گوناگونا. آن که در بند زنان گشت گرفتار بگو. که به متروک جزیره شده رابینسونا. زن به هنگامه ی شب راهزن دخل تو گشت. تا که همواره کند خرج تو روز افزونا. چون به کاهی بفروشد سند کیهان را.
ظ روز چهارشنبه ۱۸ امرداد ۱۳٩۱. دوباره طرح غریبی برای شعر کشیدم. و خیس از نم باران درون کلبه خزیدم. هوای حوصله ام بیقرار بودو به یادت. یکی دو پاکت سیگار تا سپیده کشیدم. نسیم سرد غروبی و ابر و نم نم باران. به غیر نام تو حرفی ز هیچ کس نشنیدم. گذار آب و اناری که بوی روی تو می داد. به شوق دیدن تو پا به پا ی آب دویدم. مگر که روح خدا خفته در عروج نگاهت. که هر چه بال گرفتم به گرد او نرسیدم. فاش می گویم که در پس.