امشب سر یه ماجرایی مامانم رو ناراحت کردم و اعصابم خرده ۰ مطمئنم حرفم غلط نبود اما فکر کنم بد گفتم۰ اینجا رو باز کردم که راحت بنویسم ولی بازم دارم خودمو سانسور می کنم۰ حالم بده۰ همیشه روزهای قرمز اتفاقات بد برام می افته۰ ولی واقعیت اینه که وقتهای دیگه فقط هیچی نمیگم ۰ ولی حرفای دلم رو تو تو این روزا راحت تر میگم ۰. سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۳. سه شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۳.

اینکه حتی ربن ا من بی دین یاد توی بی دین میندازه. آدم باید یک دوستی داشته باشد که در یک بعد از ظهر کشدار تابستانی بدون آنکه ازش خواسته باشی با ماشینش بیاید دنبالت. و ببرد بگردانت دور شهر. در تمام کوچه ها و پس کوچه ها بچرخاندت. از روبروی مسجد برایت بستنی قیفی بخرد. و تمام مدت یک کلام هم حرف نزند.

Les meilleures cey toute ma vie. Abonne-toi à mon blog! Sai moaa laura jai 21 ans et je vais faire 1 formation dans les enfants en tant ke pécultrice commence le 13 septembre je vai men sortir dans mes galère.

خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست. چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را برای این همه ناباور خیال پرست.