در سلام تو خداحافظی ات پیدا بود. قصدت این بود از اول که نمانی بروی. دیگران بی صاحب انگارند و تعمیرش کنند. من پیش از این که رفع زحمت کرده باشم. باید غمم را با تو قسمت کرده باشم. دیوار چین را رو به رویم می گذاری. بی آن که شهری از تو غارت کرده باشم.

خیلی وقته دلم می خواد بگم دوست دارم. از توو چشمای من بخون که من تو رو دارم فقط تو رو دارم بی تو کم میارم. نبینم غم و اشک رو تو چشمات نبینم داره میلرزه دستات نبینم ترس رو توی نفسهات. منم مثل تو با خودم تنهام منم خسته از تموم دنیام منم سخت میگذره همه شبهام. وقتی که چشمات رو میبندی با من به دردای این دنیا میخندی. آروم میشم بگی از غمات دل کندی بیا به هم بگیم. من اون چشمهای قشنگت رو دارم واست میخونم این آهنگت رو.

کاف ہ ت نهایے هاے م ט. دل م تصآدف میخآد! تصادف کنم حافظه ام را از د ست بده م . خیره خیره فقط نگاهت ک نم. که فقط بدانی دوستت داشتم و دیگر نمیشناسمت حتی . که دیگر به هیچی فکر نکنم. به ت لخی زهر! .