ماه رجب از دید آقا مجتبی تهرانی. وقتی که فامیل دور دنبال کار می گردد! اینم از عاقبت نمک نشناسی! عجب از گذر زمان و بازی های دنیا. طنز تلفن و خواهرو برادر. اینم از سیر تکاملی اختیارات دختر و زن در خانواده. طنز علاقه داماد به مادر زن. دست نوشته های فامیل دور. شاد بودن را تجربه کن. ماه رجب از دید آقا مجتبی تهرانی. ام ا مطلبي كه ميخواهم به دوستان تذك ر بدهم اين است كه كه در روايات. ن ص ب ف ي الس م اء الس اب ع ة .

در گیر کارا بودم حسابی. بعد از ترکیه با شوشو رفتیم کرمانشاه باید میرفت ماموریت منم سرجاهازیش برد با خودش. دانشگاه هم که شروع شده حسابی درگیر شدیم دوباره. پس هستیم فعلا در خدمت همگان.

بخون تا بدونی هنوزم دوستت دارم. دوستای گلم روی ادامه ی مطلب کلیک کنید. بزرگترین عددیه که میشناسم . دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین. عزيزم دلم برات تنكه به يادم باش.

وقتی اومدی نمیدونستم باید چی بگمو چیکار کنم. اما مطمئن بودم که دوسم داریو منم دوستت داشتم ۹ ماه کم نیست واسه دوست شدن! هم با خودت شادی آوردی هم یه کوه پر از دلهره و نگرانی. نه گلم دلگیر نشو نگرانیم واسه خودم نبود واسه تو بود تویی که تکه ای از وجودم بودیو. حالا مجبور بودی همدردی کنی. روزهاو ماهها و دو سال گذشت. دیگه تو هم اعتراض میکردی منم تو قفس بودمو فقط میتونستم تو بغلم آرومت کنم.